به گزارش راهبرد معاصر؛ جنوب غرب آسیا که اروپایی های خودخواه که خود را مرکز عالم میدانستند آنرا خاورمیانه نامیده اند اگر مهمترین منطقه جهان نباشد بدون تردید در ردیف های نخستین حساس ترین مناطق جهان قرار دارد.
یکی از دلایل این جایگاه، میزان ذخایر انرژی این منطقه از سویی و اهمیت انرژی در معادلات جهانی از سوی دیگر است؛موضوعی که یکبار دیگر بدلیل اقتصاد پساکرونا و سرد شدن هوا، دارد در صدر موضوعات جهان قرار می گیرد!
در این منطقه حساس، ایران مهمترین موقعیت را از آن خود کرده است و از همین رو به قلب جهان (هارتلند) شهرت یافته است.
انقلاب اسلامی، عظمت از دست رفته طی دو قرن را احیا و دوباره نام ایران عزیز را پرآوازه و تأثیر گذاریش را چندین برابر کرد.
همین موضوع، زیاده خواهان جهان را بر آن داشت تا نخست برای مهار انقلاب اسلامی در داخل مرزهای ایران دست بکار شوند و سپس تلاش کنند این مرکز الهام بخش را نیز خاموش سازند و این تلاش برای لحظه ای متوقف نشده است.
با عنایت به آنچه اشاره شد، در تحلیل تمام تحولات غرب آسیا باید ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم آنرا با ایران مورد توجه قرار دهیم.
بر این اساس، تحولات افغانستان، شمال غرب ایران، عراق، لبنان و سوریه و آنچه بین عربستان و یمن می گذرد، یک ضلعش و گاهی مهمترین ضلعش جمهوری اسلامی ایران است.
در افغانستان، اگر بخواهیم از نگرانی هامان از طالبان هم چشم پوشی کنیم، احیای مجدد داعش را نمی توانیم نادیده بگذاریم چرا که به نظر می رسد آمریکا برای جبران شکست خود در سوریه بدنبال احیای داعش در افغانستان است.
توطئه شمال غرب و نزدیکی آذربایجان با رژیم صهیونیستی و همراهی نوعثمانی های ترکیه، نیز مستقیما" منافع و امنیت ملی ما را نشانه رفته است.
الهام علی اف با افتادن در دامن ترکیه و اسرائیل دچار توهم شده و رجز خوانی می کند و ممکن است با تحریک این کشورها تلاش مذبوحانه ای برای کشاندن ایران به دامن جنگ هم داشته باشد!
در عراق ،تلاش برای ایجاد نزاع و تقابل بین شیعیان و همچنین کم رنگ کردن و سپس حذف حشدالشعبی، در دستور کار آمریکایی هاست.
توطئه آمریکایی _صهیونیستی در لبنان نیز ایجاد جنگ داخلی در لبنان و اینبار بین مسیحییان و شیعیان است.
خاتمه بخشیدن به جنگ عربستان با یمن به نحوی که شکست عربستان ثبت نشود و حتی بالاتر، شکست بنام انصارالله رقم بخورد، رویکرد مهم آل سعود و حامیان غربی آنهاست تا با فراغت بیشتری بتوانند اهداف خود در منطقه را دنبال نمایند.
وقتی همه این وقایع را کنار هم قرار می دهیم این تحلیل که غرب و صهیونیزم تلاش جدی دوبارهای را برای آتش افروزی در منطقه آغاز کردهاند قوت می گیرد و هر چند تک تک این رخدادها اهداف گوناگونی را دنبال می کنند اما جمهوری اسلامی ایران جزو اهداف اصلی همه آنهاست و برنامه ریزی آنها معطوف به ناامن کردن و یا درگیر کردن ایران عزیز به یک نبرد سخت است.
مقابله با این هدف شوم، هوشیاری دولتمردان و مردم و جریان های سیاسی داخل نظام را می طلبد تا در این دام پیچیده گرفتار نشویم.